حضور.....

                                                             هوالعادل                                                         و همه موجودات در تسلیم کامل هستند .با برنامه ایی از پیش تعیین شده  .که غیر از آن توانایی کار دیگری ندارند بجز  انسان . تفاوت اساسی بین انسان و حیوان در همین است که همه حیوانات فقط به آب و غذا و یا بهتر بگویم آنچه برای ادامه حیات و تولید مثل لازم است نیاز دارند  و هیچگونه مسئولیت دیگری هم ندارند در حالی که انسان هم اگر فقط نیازمندیهای زیستی میداشت نیازی به قوه استدلال و تفکر نداشت و میتوانست ادامه حیات دهد .

پس درمیابیم آچه بسیاری از انسانها را سرگردان میکند این است که چرا دارای چنین قوه ایی هستند و هدف و غایت انسان چیست؟

و بسیاری از انسانها با مدد گرفتن از این نعمت الهی به اموری میپردازند که همان کار حیوانات است با این تفاوت که آنها به افزایش کیفیت زندگی خود می اندیشند و پروسه فکری حیوانات را با پیچیدگی بیشتری طی میکنند اما در کل ابتدا و انتهای کار با حیوانات یکیست.

پس باید از فکر و ذهن و قدرت فهم خود در جهتی استفاده کنیم که برای آن ساخته شده است .

اینگونه فهمیده اییم که ما جزئی از خداییم پس هر کدام دارای خصائلی از خداوند هستیم با این تفسیر که هر فرد را اگر پازلی در نظر بگیریم در ابتدا پازلی به هم ریخته است و در طول زندگی و با استفاده از همان قوه تفکر و تعقل و همچنین نشانه هایی که قادر مطلق درجهان قرار داده و گویا انسانها در روح جهان و نشانه ها غوطه ور هستند قطعات این پازل را در کنار یکدیگر قرار دهیم تا به خود واقعی و متعالی تبدیل شویم  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد